بزن دنیای لاکـــردار ، بزن سـازی که غم
داردبزن یک ساز غمگینی که این دل گریه کم داردتمام دل خوشی هایم در این ماتم سرا مردههوای خانه ام دیگر ، نفس گیر است ودم دارد
چقدر باید بنالــد این دل از دست خیانتـــهاچرا این جاده ی تقدیـرم اینقدر پیج وخم دارد
بقدری خسته ام از ایـن چهار دیوارِ اجباریکه قلبـــــــم آرزوی لرزشی مـاننـــد بم دارد
به روی من که آوار است همیشه بی وفایی هاهمیشه سقف عشق من سراسر خیس و نم دارد
همیشه خانه ی عشقم بنا شد روی احساساتهمیشه هم خرابش کرده آنکس که جنم دارد
بزن استاد موسیقی بزن
سازی که غم داردبزن سازی که با احساسِ هر عاشق صنم دارد
بزن سازی که با سازِ خیانت کوک و دم خور نیستبزن ســازی که همخــوانی به رنگ پیرهنــم دارد
به رنگ پیرهن مشکی ،که حاصل از غم دنیاستچه احساس بــدی به پیــرهن مشکی ، تنــم دارد
بزن دنیای لامذهب ، بزن سازی که غم داردچقدر چشمان کم سویم ، دلِ سیر گریه کم دارد
حسین امیرنژاد ۹۷/۴/۲۶ حسين اميرنژاد , تخلص اميررضا...
ادامه مطلبما را در سایت حسين اميرنژاد , تخلص اميررضا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : delharimekebriasta بازدید : 5 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 23:01